[اسم]

le caméraman

/kamʁaman/
قابل شمارش مذکر

1 فیلمبردار

  • 1.Trois cameramen le suivaient pour ce reportage.
    1. برای این گزارش 3 فیلمبردار او را همراهی می‌کردند.
  • 2.Vous êtes le cameraman de la télé.
    2. شما فیلمبردار تلویزیون هستید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان