[اسم]

la canalisation

/kanalizasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 کانال‌کشی لوله‌کشی

  • 1.La canalisation est reliée aux égouts de la ville.
    1. کانال‌کشی به فاضلاب شهر متصل شده است.
  • 2.Le plombier a réparé une fuite d'eau dans la canalisation.
    2. لوله‌کش نشتی آب را در لوله‌کشی تعمیر کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان