[اسم]

le caractère

/kaʀaktɛʀ/
قابل شمارش مذکر

1 خصوصیات (اخلاقی) ویژگی‌ها

  • 1.Avec votre caractère, il vous sera difficile d'être avocat.
    1. با (توجه به) ویژگی‌های شما، وکیل شدن برایتان سخت است.
  • 2.L'enfance façonne le caractère des gens.
    2. (دوران) کودکی خصوصیات (اخلاقی) انسانها را شکل میدهد.

2 شخصیت کلاس، اخلاق

  • 1.Il a du caractère.
    1. او شخصیت دارد.
  • 2.Il a mauvaise caractère.
    2. او اخلاق بدی دارد. (شخصیت بدی دارد.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان