[اسم]

la caravane

/kaʀavan/
قابل شمارش مونث
[جمع: caravanes]

1 کاروان

  • 1.C'est un dessin d'une caravane de la route de la soie.
    1. این یک نقاشی از یک کاروان جاده ابریشم است.

2 کاروان (خودرو)

  • 1.Il vit dans une caravane avec sa femme et son fils.
    1. او با همسر و پسرش در یک (خودروی) کاروان زندگی میکند.
  • 2.Marie et moi avons acheté cette caravane quand ton père est tombé malade.
    2. من و "ماری" وقتی پدرت بیمار شد این (خودرو) کاروان را خریدیم.
"کاروان" چیست؟
ماشین کاروان یا خودروِ کاروان یا آر وی به آن دسته از خودروهایی گفته می‌شود که دارای طولی بلند هستند و در پشت سر راننده امکاناتی گوناگون ازجمله برای خواب، آشپزی و دستشویی دارند. این خودروها از خودروهای کلاس ون حجیم‌تر و با امکانات بیشتر هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان