[اسم]

le carton

/kaʀtɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 مقوا جعبه مقوایی

  • 1.La petite fille a fait une maison pour sa poupée avec du carton.
    1. دختر کوچک با جعبه مقوایی برای عروسکش خانه درست کرده است.
  • 2.Le carton est un matériau plus solide que le papier.
    2. مقوا ماده‌ای سخت‌تر [سفت‌تر] از کاغذ است.

2 کارت (مسابقه)

  • 1.Un carton jaune
    1. یک کارت زرد
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان