[اسم]

la chaise

/ʃɛz/
قابل شمارش مونث
[جمع: chaises]

1 صندلی

  • 1.Permettez-moi de vous conduire à votre chaise.
    1. اجازه بدهید شما را به صندلی‌تان راهنمایی کنم.
Disposer les chaises autour de la table
صندلی‌هایی دور یک میز چیدن
se lever de la chaise
از صندلی بلند شدن
  • Lorsque le prof entre dans la classe, levez-vous de votre chaise.
    هنگامی که استاد وارد کلاس می شود، از صندلی‌تان بلند شوید.
s'asseoir à la chaise
روی صندلی نشستن
  • Je me suis assise à la chaise de mon bureau.
    روی صندلی شرکتم نشسته‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان