[اسم]

la charte

/ʃaʀt/
قابل شمارش مونث

1 منشور اساسنامه

  • 1.Cette charte a donné aux citoyens de la ville leur liberté.
    1. این اساسنامه به شهروندان شهر آزادی‌شان را بخشید.
  • 2.La charte des Nations Unies est un texte précieux.
    2. منشور ملل متحد یک متن ارزشمند است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان