[اسم]

le chef-d'œuvre

/ʃɛfdœvʁ/
قابل شمارش مذکر

1 شاهکار

  • 1.Le peintre a dévoilé son nouveau chef-d'œuvre.
    1. نقاش از شاهکار جدیدش پرده برداشت.
  • 2.Le plus important chef-d'œuvre est le château de Dornava.
    2. مهمترین شاهکار قصر "درنوا" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان