[اسم]

la chemise

/ʃəmiz/
قابل شمارش مونث
[جمع: chemises]

1 پیراهن

  • 1.Je n'aime pas repasser ces chemises.
    1. دوست ندارم این پیراهنها را اتو کنم.
une chemise à carreaux/à manches longues...
پیراهنی چهارخونه/آستین بلند...
  • Je cherche une chemise blanche à manches longues.
    به دنبال یک پیراهن سفید آستین بلند هستم.

2 پوشه

classer/mettre...quelque chose dans une chemise
چیزی را توی پوشه‌ای گذاشتن/طبقه‌بندی کردن...
  • 1. J’ai classé mes cours dans des chemises de couleurs différentes.
    1. جزواتم را در پوشه‌های رنگی رنگی طبقه بندی کرده‌ام.
  • 2. Mettre des factures dans une chemise
    2. فاکتورها را در پوشه‌ای گذاشتن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان