Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . باشگاه
2 . کلوپ
3 . حلقه (مطالعاتی، فیلم...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le club
/klœb/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: clubs]
1
باشگاه
1.J'aime nager dans la piscine du club.
1. دوست دارم در استخر باشگاه شنا کنم.
club de foot/sportif/d'échecs/de musculation...
باشگاه فوتبال/ورزشی/شطرنج/بدنسازی...
C'est le nouvel entraîneur du club de foot de Manchester City.
این سرمربی جدید باشگاه فوتبال "منچستر سیتی" است.
2
کلوپ
کلوپ شبانه
1.Je suis propriétaire d'un club de nuit.
1. من مالک یک کلوپ شبانه هستم.
3
حلقه (مطالعاتی، فیلم...)
انجمن، کانون
مترادف و متضاد
cercle
société
1.Elle fait partie d'un club de lecture.
1. او عضو یک انجمن [حلقه] کتابخوانی است.
club de lecture/film...
حلقه مطالعاتی/فیلم...
Je la vois tous les mardis à mon club de lecture.
هر سهشنبه او را در حلقه مطالعاتی میبینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
cloîtrer
cloître
clownerie
clown
clouer
club de loisirs
club de remise en forme
club de vacances
clubs
clé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان