[اسم]

le club

/klœb/
قابل شمارش مذکر
[جمع: clubs]

1 باشگاه

  • 1.J'aime nager dans la piscine du club.
    1. دوست دارم در استخر باشگاه شنا کنم.
club de foot/sportif/d'échecs/de musculation...
باشگاه فوتبال/ورزشی/شطرنج/بدنسازی...
  • C'est le nouvel entraîneur du club de foot de Manchester City.
    این سرمربی جدید باشگاه فوتبال "منچستر سیتی" است.

2 کلوپ کلوپ شبانه

  • 1.Je suis propriétaire d'un club de nuit.
    1. من مالک یک کلوپ شبانه هستم.

3 حلقه (مطالعاتی، فیلم...) انجمن، کانون

مترادف و متضاد cercle société
  • 1.Elle fait partie d'un club de lecture.
    1. او عضو یک انجمن [حلقه] کتابخوانی است.
club de lecture/film...
حلقه مطالعاتی/فیلم...
  • Je la vois tous les mardis à mon club de lecture.
    هر سه‌شنبه او را در حلقه مطالعاتی می‌بینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان