[اسم]

la congestion

/kɔ̃ʒɛstjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 پرخونی (پزشکی) احتقان

  • 1.Le vieil homme est à l'hôpital à cause d'une congestion.
    1. پیرمرد به دلیل پرخونی (پزشکی) در بیمارستان است.

2 تراکم ازدحام، ترافیک

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان