[فعل]

contester

/kɔ̃tɛste/
فعل گذرا
[گذشته کامل: contesté] [حالت وصفی: contestant] [فعل کمکی: avoir ]

1 اعتراض کردن زیر سوال بردن، رد کردن

  • 1.L'accusé a fait appel pour contester la décision du tribunal.
    1. متهم برای اعتراض به تصمیم دادگاه خواستار (دادگاه) تجدید نظر شد.
  • 2.L'opposition a contesté les résultats des élections.
    2. حزب مخالف به نتایج انتخابات اعتراض کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان