[فعل]

couronner

/kuʁɔnˈe/
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]

1 تاج بر سر (کسی) گذاشتن تاج‌گذاری کردن

  • 1.Le jour où le roi fut couronné.
    1. روزی که شاه تاجگذاری کرد. (تاجگذاری شد)

2 جایزه دادن

  • 1.Couronner un livre
    1. کتابی را جایزه دادن

3 به پایان رساندن کامل کردن، تکمیل کردن

  • 1.Son entreprise a été couronnée de succès.
    1. شرکتش موفقیت را کامل کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان