[اسم]

le créneau

/kʁenˈo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: créneaux] [مونث: crénelé]

1 تیرکش برج مزغل (هریک از کنگره‌های بالای دیوار دژها، استحکامات و کاخ ها)

2 زمان آزاد (در جدول زمانی) زمان خالی

  • 1.J'ai un créneau vers quinze heures.
    1. من حدوداً ساعت پنج، زمان خالی دارم.

3 موقعیت مطلوب (در بازاریابی، تجارت و...)

les créneaux commerciaux
موقعیت‌های مطلوب در تجارت [موقعیت‌های مطلوب تجارت]

4 فاصله (بین دو اتومبیل در پارکینگ) فضای خالی برای پارک

le créneau entre deux voitures en stationnement
فاصله بین دو اتومبیل پارک‌شده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان