Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . تیرکش برج
2 . زمان آزاد (در جدول زمانی)
3 . موقعیت مطلوب (در بازاریابی، تجارت و...)
4 . فاصله (بین دو اتومبیل در پارکینگ)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le créneau
/kʁenˈo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: créneaux]
[مونث: crénelé]
1
تیرکش برج
مزغل (هریک از کنگرههای بالای دیوار دژها، استحکامات و کاخ ها)
2
زمان آزاد (در جدول زمانی)
زمان خالی
1.J'ai un créneau vers quinze heures.
1. من حدوداً ساعت پنج، زمان خالی دارم.
3
موقعیت مطلوب (در بازاریابی، تجارت و...)
les créneaux commerciaux
موقعیتهای مطلوب در تجارت [موقعیتهای مطلوب تجارت]
4
فاصله (بین دو اتومبیل در پارکینگ)
فضای خالی برای پارک
le créneau entre deux voitures en stationnement
فاصله بین دو اتومبیل پارکشده
تصاویر
کلمات نزدیک
crémier
crémeux
crémerie
crématoire
crémation
créole
crépi
crépitement
crépiter
crépon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان