[فعل]

défiler

/defile/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: défilé] [حالت وصفی: défilant] [فعل کمکی: avoir ]

1 رژه رفتن

  • 1.Les mannequins défilent.
    1. مانکن‌ها رژه می‍روند.
  • 2.Les soldats ont défilé dans les rues pour la fête nationale.
    2. سربازها در خیابان‌ها برای جشن ملی رژه رفتند.

2 راه‌پیمایی کردن تظاهرات کردن

  • 1.Défiler de la Bastille.
    1. تظاهرات کردن (زندان) باستیل.
  • 2.Les syndicats défilent dans les rues.
    2. اتحادیه‌ها در خیابان‌ها راه‌پیمایی می‌کنند.

3 عبور کردن گذشتن، رد شدن

  • 1.Ce sont ces heures misérables qui défilent aujourd'hui devant mes yeux.
    1. این ساعت‌های مصیبت بار است که امروز مقابل چشم من می‌گذرند.

4 نخ (چیزی را) بیرون کشیدن بند (چیزی را) درآوردن

  • 1.Défiler des chiffons
    1. نخ پارچه‌ای را بیرون کشیدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان