[صفت]

défraîchi

/defʀeʃi/
قابل مقایسه

1 رنگ و رو رفته کهنه

  • 1.Des vêtements défraîchis.
    1. لباس‌های کهنه.
  • 2.La peinture de cette maison est défraîchie.
    2. نقاشی این خانه رنگ و رو رفته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان