[صفت]

délicat

/delika/
قابل مقایسه

1 ظریف

2 حساس دقیق

  • 1.C'est une période délicate de ma vie.
    1. این یک دوره حساس از زندگی من است.
  • 2.Une grande attention est nécessaire pour ce travail délicat.
    2. دقت زیادی برای این کار حساس ضروری [لازم] است.

3 لطیف نرم

  • 1.Avoir la peau délicate
    1. پوست نرمی داشتن

4 شکننده آسیب‌پذیر

  • 1.Il est toujours très délicat.
    1. او همیشه خیلی آسیب‌پذیر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان