[فعل]

démissionner

/demisjɔne/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: démissionné] [حالت وصفی: démissionnant] [فعل کمکی: avoir ]

1 استعفا دادن کناره‌گیری کردن

  • 1.Ce scandale a contraint le maire à démissionner.
    1. این رسوایی شهردار را وادار [مجبور] به استعفا دادن کرد.
  • 2.Le nouveau comptable a démissionné.
    2. حسابدار جدید استعفا داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان