[اسم]

la démolition

/demɔlisjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 تخریب

  • 1.La démolition des vieux ponts.
    1. تخریب پل‌های قدیمی.
  • 2.La municipalité ordonne la démolition de ce vieil immeuble.
    2. شهرداری دستور تخریب این بنای قدیمی را می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان