[اسم]

la dénonciation

/denɔ̃sjasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 اعلام جرم افشاگری

  • 1.Il a fait une dénonciation mensongère pour nuire à son voisin.
    1. او برای خراب کردن (وجهه‌ی) همسایه‌اش یک اعلام جرم خیالی کرده است.
  • 2.La police a reçu une lettre de dénonciation.
    2. پلیس یک نامه‌ی افشاگری دریافت کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان