[صفت]

désobéissant

/dezɔbeisɑ̃/
قابل مقایسه

1 نافرمان سرکش، حرف‌نشنو

  • 1.C'est un esclave désobéissant.
    1. او یک برده نافرمان است.
  • 2.Cette élève a toujours été désobéissante.
    2. این شاگرد همیشه حرف‌نشنو بوده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان