[صفت]

déstabilisant

/destabilizɑ̃/
قابل مقایسه

1 مخرب ناراحت‌کننده، مغشوش‌کننده

  • 1.Cette nouvelle pourrait avoir un effet déstabilisant sur le projet.
    1. این خبر می‌تواند اثری مخرب روی برنامه داشته باشد.
  • 2.La nouvelle était étonnante et déstabilisante.
    2. خبر شوکه‌کنننده و ناراحت‌کننده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان