[اسم]

la danse

/dɑ̃s/
قابل شمارش مونث
[جمع: danses]

1 رقص

  • 1.J'aime apprendre la danse classique.
    1. دوست دارم رقص قدیمی یاد بگیرم.
  • 2.L'école de danse a présenté un spectacle de fin d'année.
    2. مدرسه رقص در پایان سال نمایشی ارائه داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان