[صفت]

destructeur

/dɛstʀyktœʀ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: destructrice] [جمع مونث: destructrices] [جمع مذکر: destructeurs]

1 ویرانگر مخرب

  • 1.Tu dois arrêter ce comportement destructeur.
    1. تو باید این رفتار مخرب را متوقف کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان