[اسم]

le dressage

/dʁɛsˈaʒ/
قابل شمارش مذکر

1 تعلیم تربیت

  • 1.L'éducation se confond avec le dressage.
    1. تربیت با تعلیم ترکیب می‌شود.

2 (چادر یا خیمه) زدن علم کردن، برافراشتن

  • 1.Dressage d'une tente
    1. برافراشتن یک چادر

3 نمایش عرضه، ارائه

4 (عمل) رام کردن

  • 1.Dressage savant des animaux de cirque
    1. رام کردن صحیح حیوانات سیرک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان