[فعل]

engorger

/ɑ̃ɡɔʁʒˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: engorgé] [حالت وصفی: engorgant] [فعل کمکی: avoir ]

1 مسدود کردن بستن

  • 1.Déchets qui engorgent une descente d'évier
    1. آشغال‌هایی که پایین رفتن آب را مسدود می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان