[اسم]

la facilité

/fasilite/
قابل شمارش مونث

1 استعداد آمادگی، قابلیت

  • 1.Il a beaucoup de facilité pour les mathématiques.
    1. او استعداد زیادی در ریاضیات دارد.
  • 2.Mon fils a de l'imagination et beaucoup de facilité à étudier.
    2. پسرم قوه تخیل و استعداد زیادی برای درس خواندن دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان