[عبارت]

faire connaissance

/fɛʁ kɔnɛsɑ̃s/

1 (با کسی) آشنا شدن

  • 1.J'adore faire connaissance avec mes clients.
    1. من عاشق آشنا شدن با مشتریانم هستم.
  • 2.Mon mari et mon cousin ont fait connaissance dans cette soirée.
    2. شوهرم و پسرعمویم در این مهمانی باهم آشنا شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان