[عبارت]

faire des grimaces

/fˈɛʁ de- ɡʁimˈas/

1 ادا درآوردن شکلک درآوردن

  • 1.Il fait des grimaces involontairement.
    1. او ناخواسته ادا درمی‌آورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان