Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . ادا درآوردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
faire le singe
/fɛʁ lə sɛ̃ʒ/
1
ادا درآوردن
دلقک بازی درآوردن
1.Je m'entraîne à faire le singe.
1. من خودم را با دلقک بازی درآوردن سرگرم میکنم.
2.Je ne sais pas faire le singe.
2. من بلد نیستم ادا دربیاورم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "ادای میمون درآوردن" است که کنایه از "ادا درآوردن" و یا "دلقک بازی درآوردن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire le pont
faire le poirier
faire le poireau
faire le point
faire le ménage à fond
faire le tour du monde
faire le tour du sujet
faire le trafic des stupéfiants
faire les boutiques
faire les gros titres
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان