[عبارت]

faire tout un fromage

/fˈɛʁ tut œ̃ fʁɔmˈaʒ/

1 زیادی گنده (اش) کردن اغراق کردن

  • 1.Elle a beaucoup de travail, elle en fait tout un fromage!
    1. او کارهای زیادی دارد فقط زیادی گنده‌اش می‌کند!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان