[عبارت]

faire un ourlet

/fɛʀ œ̃ uʀlɛ/

1 حاشیه دوزی کردن لبه دوزی کردن

  • 1.Il fit un ourlet à son pantalon qui était trop long.
    1. او شلوارش که خیلی بلند بود را لبه دوزی کرد.
  • 2.Je dois faire un ourlet aux manches.
    2. من باید آستین‌ها را حاشیه دوزی کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان