[اسم]

la fascination

/fasinasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 شیفتگی علاقه‌مندی

  • 1.C'est complètement une fascination.
    1. این کاملا یک شیفتگی است.
  • 2.Céline exerce sur lui une étrange fascination.
    2. "سلین" نسبت به او (حس) علاقه‌مندی عجیبی دارد [ابراز می‌کند].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان