[اسم]

le fer à friser

/fɛʁ a fʁize/
قابل شمارش مذکر
[جمع: fers à friser]

1 فر کننده مو بابلیس مو

  • 1.Je me suis brûlée ce matin avec mon fer à friser.
    1. من امروز صبح خودم را با فر کننده مو سوزاندم.
  • 2.Le coiffeur appliqua le fer à friser sur la chevelure.
    2. آرایشگر فر کننده مو را روی موها به کار می‌برد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان