[اسم]

le fléau

/fleo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: fléaux]

1 بلا فاجعه، مصیبت

  • 1.Le sida est le fléau de notre époque.
    1. "ایدز" مصیبت عصر ماست.
  • 2.Les inondations sont de véritables fléaux en Asie.
    2. سیل‌ها در قاره آسیا بلایایی حقیقی هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان