[صفت]

flemmard

/flemaʀ/
قابل مقایسه

1 تن‌پرور تنبل

  • 1.C'est un vrai flemmard : il ne fait rien de la journée !
    1. او یک تن‌پرور واقعی است، او تمام روز هیچ‌کاری نمی‌کند!
  • 2.Elle est flemmarde.
    2. او تنبل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان