[صفت]

franc

/fʀɑ̃/
قابل مقایسه
[حالت مونث: franche] [جمع مونث: franches] [جمع مذکر: francs]

1 صادق روراست

  • 1.Je suis très franc et direct.
    1. من خیلی روراست و صریح هستم.
  • 2.Je vais être très franc sur la question.
    2. من در خصوص این سوال خیلی صادق خواهم بود.
[اسم]

le franc

/fʀɑ̃/
قابل شمارش مذکر

2 فرانک (واحد پول)

  • 1.15 000 francs, pour moi, c'est une fortune.
    1. 15000فرانک برای من یک ثروت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان