[فعل]

franchir

/fʀɑ̃ʃiʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: franchi] [حالت وصفی: franchissant] [فعل کمکی: avoir ]

1 گذشتن (از) عبور کردن (از)، پشت سر گذاشتن

  • 1.Elle a franchi tous les obstacles.
    1. او از همه موانع گذشته است.
  • 2.Le marin a franchi l'océan tout seul.
    2. ملوان کاملا تنها از اقیانوس عبور کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان