[عبارت]

garder une poire pour la soif

/ɡaʁde yn pwaʁ puʁ la swaf/

1 به فکر روز مبادا بودن

  • 1.Christian n'avait pas placé tout son argent dans cette affaire, il s'était gardé une poire pour la soif.
    1. "کریستین" تمام پولش را در این کار نگذاشته است، او به فکر روز مبادا بوده است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "نگه داشتن یک گلابی برای تشنگی" است که در حقیقت کنایه از "به فکر روز مبادا بودن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان