[قید]

gentiment

/ʒɑ̃timɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 با مهربانی با ملاطفت

  • 1.Marie m'apporta gentiment un café.
    1. "ماری" با مهربانی برایم یک قهوه آورد.
  • 2.Paul lui a parlé gentiment.
    2. "پل" با او با ملاطفت صحبت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان