[اسم]

le giron

/ʒiʁɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 بطن (مجازی)

  • 1.Cette entreprise n'est plus dans le giron de la famille.
    1. این شرکت دیگر در بطن خانواده نیست.
  • 2.Enfant élevé dans le giron familial.
    2. بچه پرورش یافته [بزرگ شده] در بطن خانوادگی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان