[فعل]

gravir

/gʀaviʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: gravi] [حالت وصفی: gravissant] [فعل کمکی: avoir ]

1 (به زحمت) بالا رفتن صعود کردن

  • 1.Gravir cette montagne est très ardu.
    1. صعود کردن از این کوه بسیار دشوار است.
  • 2.Les cyclistes pédalent dur pour gravir le col.
    2. دوچرخه‌سواران برای بالا رفتن از گردنه سخت رکاب می‌زنند.

2 پیشرفت کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان