[فعل]

grouiller

/gʀuje/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: grouillé] [حالت وصفی: grouillant] [فعل کمکی: avoir ]

1 (در هم) لولیدن وول زدن

  • 1.Dans les couloirs du stade, les supporters grouillaient.
    1. در راهروهای استادیوم هواداران در هم می‌لولیدند.
  • 2.Les fourmis grouillent sur le sol.
    2. مورچه‌ها روی زمین وول می‌خورند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان