[فعل]

héberger

/ebɛʀʒe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: hébergé] [حالت وصفی: hébergeant] [فعل کمکی: avoir ]

1 جا دادن پناه دادن

  • 1.La prison héberge beaucoup de détenus.
    1. زندان تعداد زیادی زندانی (در خود) جای می‌دهد.
  • 2.Mon ami va m'héberger à Lyon.
    2. دوستم در "لیون" به من پناه خواهد داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان