[اسم]

l'humidité

/ymidite/
قابل شمارش مونث

1 رطوبت نم، نمناکی

  • 1.J'ai vu des traces d'humidité sur le sol de la cave.
    1. من ردپاهایی نمناک در کف غار دیده‌ام.
  • 2.L'humidité de l'air est importante dans les pays tropicaux.
    2. رطوبت هوا در کشورهای استوایی مهم است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان