Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . (به ویژه شیمی) آب دوست
2 . جاذب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
hydrophile
/idʀɔfil/
قابل مقایسه
1
(به ویژه شیمی) آب دوست
آبخواه
2
جاذب
جذبکننده آب
1.Cet matériau hydrophile absorbe facilement l'eau.
1. این پارچه جذبکننده آب به آسانی آب را جذب میکند.
2.J'utilise du coton hydrophile pour me démaquiller.
2. من از یک پنبه جاذب برای پاک کردن آرایشم استفاده میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
hydrogène
hydroglisseur
hydrofuge
hydrocution
hydrocarbure
hydroxyde
hygiaphone
hygiène
hygiénique
hymen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان