[فعل]

imprimer

/ɛ̃.pʁi.me/
فعل گذرا
[گذشته کامل: imprimé] [حالت وصفی: imprimant] [فعل کمکی: avoir ]

1 چاپ کردن پرینت کردن

imprimer quelque chose
چیزی را چاپ کردن
  • 1. Il doit imprime ce document.
    1. او باید این سند را چاپ کند.
  • 2. Vous pouvez également imprimer vos propres formulaires.
    2. شما همچنین می توانید فرم های خودتان را چاپ کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان