[اسم]

l'incitation

/ɛ̃sitasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 تحریک ترغیب، انگیزش

  • 1.Elle est devenue musicienne à l'incitation de sa grand-mère.
    1. او با ترغیب مادربزرگش نوازنده شده است.
  • 2.Le critique considère ce livre comme une incitation à la violence.
    2. منتقد این کتاب را به منزله‌ی تحریک به خشونت در نظر می‌گیرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان