[فعل]

inonder

/inɔ̃de/
فعل گذرا
[گذشته کامل: inondé] [حالت وصفی: inondant] [فعل کمکی: avoir ]

1 پر از آب کردن (به زیر) آب بردن

  • 1.La cave a été inondée.
    1. زیرزمین پر از آب شد.
  • 2.Le fleuve a débordé et a inondé les rues.
    2. رودخانه طغیان کرد و خیابان‌ها را به زیر آب برد.
[عبارت]

inonder

/inɔ̃de/

2 مثل سیل ریختن روی سر کسی

  • 1.Je suis inondé de courrier.
    1. بسته‌های پستی مثل سیل روی سرم ریخته‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان