[اسم]

l'instituteur

/ɛ̃stitytœʀ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: instituteurs] [مونث: institutrice]

1 آموزگار معلم

  • 1.Je suis instituteur depuis quinze ans.
    1. پانزده سال هست که معلم هستم.
  • 2.Ma mère est une institutrice à la retraite.
    2. مادرم یک معلم بازنشسته است.
این واژه برای مقطع مدارس ابتدایی استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان